چند دژخیم سیاهپوش که یکی از آنها نقاب برچهره دارد، یک زندانی حیرتزده
را با دستبند و پابند در میان گرفته و به سمت محل اعدام میآورند.
انبوهی عکاس و فیلمبردار در صحنه بچشم میخورند که با حرکات و جست و
خیزهای میمون وار خود تلاش میکنند که تمام لحظات این نمایش چندشآور و
قرونوسطایی را در دوربینهایشان ثبت کرده و با استفاده از تکنولوژی و
امکانات ارتباطی جدید در معرض دید عموم قرار دهند. از لحظات وارد کردن
زندانی به صحنه تا هدایت و انتقال او به بالای سکو و بعد به بالای یک میز
بهطوریکه سر اعدامی به حلقه طناب نزدیک شود.
|
صحنه اعدام مردم وجوانان در حاکمیت شوم خامنه ای و روحانی در ایران |
و بعد اقدام سنگدلانه
انداختن حلقه طناب بر گردن زندانی تا کشیدن میز از زیر پای او و تصاویر جان
دادن و آویخته بودنش بر طناب از زوایای مختلف و بعد... تا تصویر چگونگی
پایین آوردن جسد و نقل و انتقال آن... . راستی هدف از نمایش این
قساوتها چیست. چرا خیابانی و با این همه گزمه و جلاد و طول و تفصیل؟ آیا
هدفی جز ایجاد فضای رعب و وحشت و نشاندادن چنگ و دندان برای مردمی که قصد
خیزش و عصیان کردهاند میتواند داشته باشد؟ آخوندهای حاکم که در تنگنای
خوردن زهر اتمی که بقای رژیم شان را به آن گره زده بودند قرار گرفتهاند
برای جلوگیری از فروپاشی و حفظ حاکمیت تنها را ه را در عمومی و علنی کردن
هر چه بیشتر قتل و کشتار مردم دیدهاند.
دژخیمان عمامهدار حاکم که اکنون پرده از مقاصد شوم شان توسط سازمان پیشتاز مجاهدین خلق ایران
کنار زده شده، بهنظر میرسد برای حفظ حاکمیت ننگینشان دیگر از ریختن خون
هیچکس و به هر بهانهای ابا ندارند. و این بار اینگونه اعمال و آدم کشی
را نه تنها مخفی و انکار نمیکنند بلکه آن را علنی، مشروع کرده و گسترش
میدهند و در رسانههای تحت تسلط شان با آب و تاب خبر رسانی هم میکنند.